دایره یک شعاع نورانی است ،دایره بسته نیست در دارد

دایره  از   تمام  زندگی ام  ،  روزهایم  ،  دلم  ،  خبر دارد

 

دایره دیده اینکه من هر روز ، در  تو تحلیل میروم صدبار

دایره این جنون مسری را ، از من و از تو دوست تر دارد

 

دایره دیده اینکه بودن تو ، حرکات عجیب دستانت

فرم  آرام بودنت حتّی ، روی احساس من اثر دارد

 

دایره یک شعاع نورانی است ، که درآن محومیشوم هربار

مثل جسمی که بارور شده و مثل روحی که بال و پر دارد

 

دایره  دیده اینکه  من با تو ، لب یک پشت بام می رقصم

عین دیوانگی است می دانم.. ، عشق ماهیتاً خطر دارد

 

عشق ماهیتاً شبیه من است،خسته وبی قرار و سرگشته

دائما  در  گریز  و  در  گذر  است ، شوق دارد سر سفر دارد

 

شوق دارم ، سر سفر دارم ، باز در این شعاع نورانی

بلکه  طوفان  بیاید  و  ما  را ، با هم از این زمانه بردارد

 

عین دیوانگی است اما باز، لب این پشت بام می رقصیم

چون به هرحال عشق دایره ای، توی این روزها خطر دارد